امتحان قلم چی دادم...
افتضاح خراب کردم!!! چرا؟ چون نخوندم! درس نخوندنم ارادی نیست! خودمم نمیدونم دقیقا چرا؟!... می ترسم پدرم ترازم رو ببینه و دوباره دعوام کنه... البته می دونم شاید حرفی هم نزنه اما از ته قلبش ناراحت می شه و من این رو نمی خوام... به خدا نمی خوام. دلم می خواد بشینم و درسام رو بخونم. ای خدا! اگه خواستم یه وقت بیراهه برم جلوم رو بگیر نذار طوری بشه که دیگه خودم از خودم زده بشم...
می خوام واسه دو هفته ی دیگه که قلم چی دارم خوبِ خوبِ خوب درسم رو بخونم. امیدوارم بتونم تراز مورد نظرم رو بیارم...
+ «جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم تا حریفان دغا را به جهان کم بینم»
#حافظ
- جمعه ۸ آذر ۹۲