مـ18o81ـن

کسی مستور در من است که سعی در کشف اسرارش دارم!

به کجا می رویم؟

در دنیایی زندگی می کنم که آدم هایش فقط دل شکستن می دانند و بس...

دنیایی که دو روست...

یک دنیای فانی و پوچ...!!!

به راستی ما آدم ها چرا تمام زندگیمان را وقف این زندگی دنیا زاده می کنیم؟ با این که خیلی هامان می دانیم، خود هم روزی نیست خواهیم شد چه رسد به...

بگذریم... از تمام این دنیا چیزی که دوست دارم و می پسندم عشق به اهل بیت است...

دیشب از امامزاده صدای نوحه و مداحی می آمد.  آخ که چقدر وجودم با اسمت عجین شده "یا حسین"

دل تنگت هستم٬ کجا رفته ای مولای من؟ هق هق شبانه ام را می شنوی؟ می آیی تسکینم دهی؟؟؟؟

اگر خودت نمی آیی، یکی از جنس خودت را بفرست... دلم پرواز می خواهد...

آقا! اجازه ی پرواز می دهی؟

 

+ عجب عظمتی داره این روزا!

موسی به طور می ره و فاطمه به خونه ی علی...

ابراهیم با اسماعیلش به قربانگاه و محمد با علی به غدیر...

حسین با تموم هستیش به کربلا و مهدی فاطمه به عرفات....!

عجیب بوی اجابت به مشامم می رسه...

بِسمِ رَبِّ جان
سلام، مستور هستم (:
شب گردم،
میان آب قدم می زنم
و سر به بالین ماه دارم!
دیگران، مبهمِ عجیبم می خوانند؛
شما مرا چه می خوانید، الله أعلم...!

+ آدرس وبلاگ برای ممنوع البیانی ها:
yon.ir/sy3Ym
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan